به گزارش پایگاه خبری «حامیان ولایت»اشرف پهلوی، خواهر دوقلوی محمدرضاشاه پهلوی، به عنوان یکی از چهرههای تاثیرگذار دربار پهلوی، چهارم آبان ۱۲۹۸ش، پنج ساعت پس از محمدرضا در تهران به دنیا آمد. نام اصلی وی زهرا است که پس از به سلطنت رسیدن پدرش، رضاشاه، به اشرفالملوک ملقب شد
مادرش تاجالملوک از خانوادهای نظامیمهاجری بود که پس از انقلاب بلشویکی روسیه از آذربایجان به ایران آمده بودنداشرف دارای ده خواهر و برادر تنی (شمس، محمدرضا، علیرضا) و ناتنی (همدمالسلطنه، فاطمه، غلامرضا، عبدالرضا، احمدرضا، محمودرضا، حمیدرضا) از سه همسر دیگر رضاشاه بود
اشرف و اسدالله علم
اشرف و همسر دومش احمد شفیق
اشرف و علی محمد قوام در روز ازدواج
ازدواجها
وی در طول زندگانی خود سه بار ازدواج کرد که حاصل آن سه فرزند (شهرام از همسر اولش علی قوام) و شهریار و آزاده از همسر دومش احمد شفیق بود و از همسر سوم خود مهدی بوشهری دارای فرزندی نشد
ویژگیهای شخصیتی
اشرف که از همان بدو تولد به دلیل حضور خواهر بزرگترش شمس و برادر دوقلویش مورد بیتوجهی و بیمحبتیهای والدین خود قرار گرفت، احساس کمبود محبت و بیگانه بودن را همواره در خود احساس مینمود؛ اما همزادی وی با محمدرضا باعث شد با وی رابطه عمیقی داشته باشد و سعی میکرد به هر نحو جایی در خانواده برای خود باز کند.
همدمیوی با محمدرضا و دوستانش و نیز نوع شخصیت اشرف که برخلاف محمدرضا که فردی ملایم، محتاط و خجول بود، باعث شد رفتاری پسرانه، بانشاط، تندخو و گاه سرکشانه داشته باشد.
این حس تعلق بعدها در نوع رابطه وی با همسران شاه (فوزیه، ثریا و فرح) آشکار میشود.زمانی که دربار حوزه رقابت (به خصوص) اشرف و شمس در جلب رضایت همسران شاه بود،
اشرف در سفر به مصر در میان اعضای خانواده سلطنتی
اشرف به عنوان دوقلوی شاه و فردی وابسته به وی چشم دیدن زنی که شخصیت دوم دربار را داشته باشد، نداشت. حتی در خصوص نیابت سلطنت محمدرضا نیز مدتی میان وی و فرح رقابت بود؛
هر چند در برخی موارد وانمود میشود که با همسران شاه روابط حسنه و دوستانهای داشتهاند و سعی در رد اتهامات دارد؛ اما شواهد موجود خلاف آن را ثابت میکند.
دیگر معاشران وی در دوران کودکی فردی به نام «ننه» از اهالی شهرستانک و دیگری زن نابینایی بود که شبهنگام برای وی قصه میگفت. "اردک سیاه کوچک" نیز لقبی بود که در کودکی به اشرف نسبت داده میشد.
از نظر اشرف، پدرش رضاخان در عین اینکه مردی مقتدر، مصمم در نگذشتن از خطاها و اشتباهات دیگران، پافشاری در انضباط شدید نظامیکه وی را با ابهت و با جذبه کرده بود، برای فرزندانش همواره فردی ترسآور میدانست که حتی تاثیر آن تا سالهایی که زن کاملی شده بود باقی بود. به هر حال اشرف مدعی بود سرسختی، غرور زیاد و اراده آهنینش را از رضاشاه به ارث برده است.
از سوی دیگر شکستهای مکرر وی در ازدواج، عاملی دیگر در نحوه رفتارهای آتی وی بود. منتفی شدن ازدواج وی با مهرپور (از همبازیهای مشترک محمدرضا و وی، که موضوع ازدواج آنها در دربار مدتها بر سر زبان بود) به دلیل کشف توطئه سیاسی پدرش تیمورتاش و نیز سرخوردگی اشرف در ازدواج اول وی با علی قوام که با انتخاب پدر و تنفر از وی همراه بود، اثرات روانی عجیبی بر شخصیت او برجای گذارد. اشرف تنها حسن ازدواجش را دستیابی به امکانات بیشتر اجتماعی و سیاسی میدید.
مجموعه این عوامل و نیز شرایط موجود در مقاطع زمانی مختلف زمینهای شد که اشرف در طول زندگانی خود به فردی شهرتطلب، قدرتطلب، ثروتطلب و هوسران تبدیل گردد
کودکی اشرف
کودکی اشرف تا کودتای ۱۳۲۰ش (فرار رضاشاه)در زمان به دنیا آمدن دوقلوها که رضاخان به تازگی از افسری جزء پا به صحنه سیاست گذارده بوددر سن حدود شش سالگی
آنان سلسله پهلوی را تاسیس کرد. پس از تاجگذاری، زندگی کاخنشینی این خانواده آغاز شد. اشرفالملوک برادر خویش را والاحضرت خطاب میکرد،و صد تومان مقرری ماهانه از رضاشاه داشت
و اسبسواری و اتومبیل به خصوص از نوع آمریکایی از چیزهای مورد علاقه وی بود اشرف پس از طلاق با شخص دیگری به نام مهدی بوشهری ازدواج کرد.
اشرف پس از ازدواج با احمد شفیق در ۱۳۲۲ش، بنیاد خدمات اجتماعی را راهاندازی کرد. در اواخر ۱۳۲۶ش سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی تحت ریاست محمدرضا و نیابت اشرف احداث شد.
شورای عالی جمعیت زنان ایران نیز در اسفند ۱۳۲۷ش به ریاست اشرف تشکیل شد. وی همچنین ریاست جمعیت زنان صلحجو، سازمان زنان، کمیسیون مقام زن وابسته به سازمان ملل متحد، نیابت ریاست کمسیون مبارزه با بیسوادی در ۱۳۴۲ش و نیز ریاست کمیته ایرانی حقوق بشر و ریاست هیات نمایندگی سیاسی ایران در مجمع عمومیسازمان ملل متحد از ۱۳۴۵ به بعد را بر عهده داشت و در پی دستیابی به مقام دبیر کلی سازمان ملل نیز بود که بدان نائل نشد.
رابطه با بیگانگان
ضمن اینکه رضاخان با حمایت انگلیس رضاشاه شد، جم و قوام، دامادهای انتخابی رضاشاه نیز از ماموران انگلیس بودند و این امر به صورت خانوادگی در خانواده قوام وجود داشت. ازدواج اجباری اشرف و شمس نیز راه نفوذی برای کسب اطلاعات بیشتر از خانواده پهلوی بود. پسر اشرف از قوام نیز بعدها در زمره ماموران انگلیسی درآمد.
خود اشرف نیز با ماموران انگلیسی رابطه داشت، چنانچه این نقش را در زمان نخستوزیری قوام (شاه در مقابل قدرت او تصمیم به استعفا داشت و اشرف با مشاوره انگلیس در صدد بود که در صورت استعفای وی یکی دیگر از برادرانش را به سلطنت برساند و همچنین در دوران مصدق که با حمایت سازمانهای جاسوسی انگلیس و آمریکا نقش مهمیدر سقوط وی داشت.
فساد اشرف
تبعید رضاشاه از ایران تغییرات مهمیدر زندگی آزادانه و سرگرمیهای اشرف به وجود آورد.درباره فساد اشرف در دربار پهلوی مطالب بسیاری گفته شده تا جایی که حسین فردوست
از درباریانی که از از کودکی با محمدرضا دوست بوده است، اشرف را از فاسدترین زنان جهان به لحاظ اعتیاد، قاچاق مواد مخدر (عتیقه و واسطهگری در شرکتهای خصوصی، عضو مافیای آمریکا و بیمار جنسی و... مینامد.
درباره فساد جنسی وی همین بس که در حالی که متاهل بود با مردان زیادی ارتباط داشت و از همسران خویش نیز به زودی خسته میشد تا جایی که پس از یک سال زندگی با بوشهری از وی بیزار شده و تنها اسماً همسر همدیگر بودند. پول نیز از موارد مورد علاقه دیگر اشرف بود. وی حتی محمدرضا را نیز فریب میداد و مناصب را نیز با پول به اشخاص میفروخت،برخی نیز اشرف را معلم فساد محمدرضا شاه میدانند.خلاصه اینکه وی فردی است که در داخل و خارج به عنوان فاسد شناخته شده و شاه نیز به دلیل نفوذ زیاد وی مقاومتی نشان نمیدهد.
حرمسرای اشرف پهلوی ابزاری برای رسیدن به قدرت بیشتر
اشرف هرگز در دوران کودکی و نوجوانیاش طعم محبت و آغوش گرم را نچشید و همواره این خلأ در زندگیاش وجود داشت. همین مساله بستری شد تا از او زنی فاسد و بوالهوس بسازد. میل جنسی افراطی او همچون برادر دوقلویش محمدرضا یکی از معضلاتی بود که ننگ بزرگی بر نام پهلوی و دربار سلطنتی ایران شد.
اشرف همواره به دلیل روحیه مردانهای که داشت نسبت به جنسیت خود معترض بود و آرزو داشت که ای کاش پسر بود. غالب روابط او با مردان بود و تقریبا دوست هم جنسی نداشت. کاخ تمیشان نور در شمال کشور متعلق به اشرف بود؛ استراحتگاهی که پاتوق خوشگذرانی و محل فساد او و همکیشانش بود. رفت و آمد رجال سیاسی و غیر سیاسی به این کاخ از نگاه هیچکس پنهان نمیماند. در واقع اشرف روابط جنسی را ابزاری برای جذب سیاسیون میدانست و قصد داشت تا از طریق آنها بتواند دامنه قدرتش را وسعت بخشد.
او هرگز به شان خود به عنوان یک شاهزاده توجهی نداشت و بیشتر به دنبال اهداف خود حتی به قیمت تن فروشی بود. ناگفته نماند خلا محبت و نیاز به وجود همراهی همیشگی از دلایل اصلی فساد اشرف بود. او سعی داشت تا این محبت نداشته و بیتوجهی از سوی خانواده را در آغوش مردانی که حریصانه به دنبال مقام و قدرت بودند، جبران کند. و چه حقارت پستی که شاهدخت پهلوی با رفتار نسنجیدهاش از آن خود کرد؛ بذل و بخششی بی حد و حصر از وجودش تا ثروت و جایگاه که مردان را به چاپلوسی و جنگ برای رابطه با او سوق میداد.
رفت و آمد پی در پی این افراد از هر نژاد و ملیتی سبب شد تا عنوان حرمسرای مردانه اشرف پهلوی به کاخ تمیشان نور اطلاق شود. حال تصور کنید چگونه زنی با این خلق و خو که البته به شکلی جامعتر در گزارش قبل به آن پرداخته شد، میتواند افسار حکومت را به دست بگیرد و سلطنتی زیرپوستی داشته باشد. پرواضح است که این حکومت با سردمدارانی چون محمدرضا و اشرف قطعا سرانجامی جز قهقرا نمیتوانست داشته باشد.
با مطالعه بیشتر تاریخ و اسناد به جا مانده از خاندان پهلوی و پی بردن به عمق فاجعه دیگر جای انکار نیست که تنها انقلابی نظیر آنچه در بهمن 57 رخ داد، میتوانست به این حکومتِ جاخوش کرده بر تاریخ ایران خاتمه و آن تمدن عظیم را نجات دهد تا شاید بشود آبروی رفته را بازگرداند.
البته انقلاب اسلامی بار دیگر به همه جهان نشان داد که نام ایران بیدلیل بر فرهنگ و تمدن جهان حکومت نمیکند و مردم شریف کشور در برابر هیچ ننگ و ظلمی سکوت نخواهند کرد.
بهره برداریهای این خاندان از خزانه دربار که ثروت ملی محسوب میشد روز به روز بر شدت فقر و بدبختی مردم میافزود در حالیکه اشرف در کاخ تمیشان نور حمام شیر تازه میگرفت و کنار شومینه بزرگش با مردان هم جنس خود خوش میگذراند.
بی ثباتی اخلاقی او سبب شد تا دو ازدواج ناموفق داشته باشد و ازدواج سوم را هم تنها با اسم شوهر سپری کند. افرادی که تنها انگیزه ازدواجشان با اشرف ثروت و جایگاه او بود و میدانستند که او نردبان خوبی برای ترقی است. این چنین اشرف تُف سربالایی بر چهره پهلویها بود و ننگی که درباره ایران در خاطر دنیا ماند.
ویدئویی که در ادامه ارائه شده است به شرح تصویری جزئیات حرمسرای اشرف پهلوی میپردازد که تماشای آن واقعیات بسیاری را درباره شاهدخت پهلوی آشکار میکند.